بلند اقبال
بخش دوم - داستان گل و بلبل
بخش ۲۳ - گفتگوی تاک با گل: به گل گفت تاک ای گل تازه رو - که شرمنده است از تو عنبر ز بو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به گل گفت تاک ای گل تازه رو که شرمنده است از تو عنبر ز بو چه رو داده است از چه ای در غضب بفرما ز کار که ای در غضب لباس غضب درتنت بهر چیست کسی کو تو را خشمگین کرده کیست بگوتا سرش را زتن برکنم غلامی که داری به گلشن منم تو امروز درنیکوئی شهره ای به برج صفا خوشتر از زهره ای بنفشه یکی از کنیزان توست چه گویم ز سوسن که نیز آن توست گل سنبل از توست در پیچ و تاب مگر عرض او را ندادی جواب گل آتشین آتش افروز توست زآتش کنان شب و روز توست به مسکینی افتاده نرگس از آن که می خواست گردد تو را همعنان ز رشک تو دارد به دل لاله داغ تو را منکری نیست در راغ و باغ تو سلطان گلهائی اندر چمن اگر خدمتی هست فرما به من بلند اقبال