بلند اقبال
بخش دوم - داستان گل و بلبل
بخش ۲۱ - شفیع کردن بلبل تاک را نزدگل: به آه وفغان گفت بلبل به تاک - مشوازمن وکارم اندوهناک
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به آه و فغان گفت بلبل به تاک مشوازمن وکارم اندوهناک به دردمن از لطف شو چاره جو خود از غم هلاکم ملامت مگو بر احوال من زار باید گریست که دردمرا چاره جز مرگ نیست مگو از چه گفتی چنین و چنان کنون بین که می باشم آتش به جان به تن گشته نشتر پرو بال من دل سنگ سوزد براحوال من چومی نی کس امروز برگشته بخت به من کار گردیده بسیار سخت بزرگی تو امروز در بوستان بپرداز برحالت دوستان بکن درد من را دوا از کرم بکن حاجتم را روا از کرم من ازجهل اگر کرده ام ابلهی به اصلاح کارم مکن کوتهی توباید شفیع گناهم شوی به عفو گنه عذرخواهم شوی گنه باشد از بنده عفو از اله الهی بیامرز ازما گناه بلند اقبال