بلند اقبال
غزل ها
شمارهٔ ۵۱۳: تنها همی نه با من با هر کس آشنائی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تنها همی نه با من با هر کس آشنائی با دشمن خود ای دوست گومهربان چرائی کس نیست اندرین شهر کز او نبرده ای دل از بسکه دلفریبی از بسکه دلربائی گفتم برت نشینم دیدم که لامکانی گفتم تو را ببینم دیدم که لایرائی از آدمی پری رخ پنهان همی نماید هستی توچون پری رخ پنهان همی نمائی گفتی که قهر دارم دیدم تمام لطفی گفتی که درد بارم دیدم همه شفائی گفتی که زود رنجم دیدم نه رنج گنجی گفتی که گنج بخشم دیدم که با وفائی گر چون بلنداقبال مائیم از توغافل لیکن توگاه و بیگاه چون جان به پیش مائی بلند اقبال