بلند اقبال
غزل ها
شمارهٔ ۵۰۴: نظر در آینه کن تا جمال خویش ببینی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نظر در آینه کن تا جمال خویش ببینی ز حسن خود شوی آگه به روز من بنشینی عدوی پیر وجوانی بلای تاب وتوانی به جلوه دشمن جانی به عشوه آفت دینی میان ماه وفلک با تو هیچ فرق ندیدم جز اینکه اوست مه اسمان تو ماه زمینی بگوکه مشک ازین پس کسی به فارس نیارد که تو به هر خم گیسو هزار تبت و چینی بدادمت دل وگفتم نگاهداری از او کن زدی شکستیش آخر مرا گمان که امینی دگر به حور و به غلمان نگاه می نکند کس تو را هر آنکه ببیند که در بهشت برینی دلا اگر شده اقبال تو بلند به عالم پس از برای چه دایم شکسته بال و غمینی بلند اقبال