بلند اقبال
غزل ها
شمارهٔ ۴۸۰: چون شانه را به طره طرار می کشی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چون شانه را به طره طرار می کشی خط خطا به صفحه تاتار می کشی بر دوش من گذار چه حمال گشته ای کز مشک تر ز زلف همی بار می کشی هر گه به راه بادگشائی گره ز زلف گویا که روح از تن عطار می کشی من چون کنم که زاهد شب زنده دار را از یک نگه به خانه خمار می کشی مختاری ار کشی به توام نیست سرکشی خط نشان دگر چه به دیوار می کشی ای دل اگر نه اشتر مستی به راه عشق تا چندخار می خوری وبار می کشی از سخت جانیت عجب آید مرا دلا ز این جورها کز آن بت عیار می کشی اقبال ما بلندتر آمد ز زلف دوست ما را ز بس به جانب دلدارمی کشی بلند اقبال