بلند اقبال
غزل ها
شمارهٔ ۴۷۹: تو راکه گفته ندانم که این چنین باشی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تو راکه گفته ندانم که این چنین باشی به خصم دوست وبا دوستان به کین باشی تورا چه غم اگرم کشته بینی اما من بمیرم از غمت ار بینمت غمین باشی به حورعین وبه جنت چه حاجت است مرا که کوی توست بهشت وتوحور عین باشی بود به ماه دوهفته تو را چه فرق جز اینک در آسمان بود آن وتو در زمین باشی من آن زمان که بدیدم رخ تو را گفتم که آفت دل وجان خصم عقل ودین باشی به سیر باغ چه حاجت بود تورا که توخود گل وبنفشه وشمشاد ویاسمین باشی به قصد صید دل خسته بلنداقبال کمان کشیده ز ابروی و در کمین باشی بلند اقبال