بلند اقبال
غزل ها
شمارهٔ ۴۶۳: دل ز آهن تو سیم تن داری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل ز آهن تو سیم تن داری یا به من کینه کهن داری کینه هائی که داری اندر دل همه را از برای من داری نه همی چین به زلف خم درخم که دراو تبت و ختن داری خودتوئی گلعذار وغنچه دهان چه هوای گل و چمن داری چه به گلشن روی که از قد وبر خود سهی سرو ونسترن داری رشک می آیدم که می بینم به بر خویش پیرهن داری دلم از چشم مورتنگ تر است تنگ تر از دلم دهن داری نبری دل چرا ز دشمن ودوست که تو ترکان راهزن داری توئی آن بت که چون بلنداقبال در کلیسا بسی شمن داری بلند اقبال