بلند اقبال
غزل ها
شمارهٔ ۴۶۲: چرا با دیگران مهر و وفا با من ستم داری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چرا با دیگران مهر و وفا با من ستم داری مرا پیوسته خوار و این و آن محترم داری هر آن حسنی که خوبان راست داری بلکه افزونتر همی مهر است و بس در دلبری چیزی که کم داری فریبم می دهی تا کی گهی از نقل و گه از می بده بوسی اگر با من سر لطف وکرم داری ز درمان باشدم خوشتر هر آن دردی که هست از تو ز تریاق آیدم بهتر اگر در دست سم داری ز سیر باغ وبستان بی نیازی داده یزدانت که ازرخ هر کجا باشی گلستان ارم داری همی زآن سوره ن والقلم می خوانم از قرآن که درابرو و بینی معنی ن و القلم داری بلند اقبال اگر هستی بلنداقبال از وصلش چو ابرویش ز بارغم قد از بهرچه خم داری بلند اقبال