بلند اقبال
غزل ها
شمارهٔ ۴۶۱: از طلعت اگر ماهی گفتار چرا داری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از طلعت اگر ماهی گفتار چرا داری وز قامت اگر سروی رفتار چرا داری خون دل ما خوردی از لعل لبت پیداست حاشا نتوان کردن انکار چرا داری صنعان صفت از دستم بردی دل و دین اززلف ای بت نیی ار ترسا زنار چرا داری با اینکه به لب داری اعجاز مسیحائی از چشم نمی دانم بیمار چرا داری ای ترک اگر از لب ضحاک نمی باشی بر دوش ز دو گیسو دومار چرا داری ای زلف نگار من هندوئی وکافر دل جا ورنه چوهندویان درنار چرا داری چون وصل نشدحاصل از یار بلنداقبال از چراغ شکایت کن از یار چرا داری بلند اقبال