بلند اقبال
غزل ها
شمارهٔ ۴۴۲: گفتم به لاله داغ به دل بهر کیستی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گفتم به لاله داغ به دل بهر کیستی گفت از برای دوست مگر خود تو نیستی گفتم مگر که دوست چه کرده است با دلت گفتا که مطلبت چه وجویای چیستی گفتم که سرخ چهره ای از خون دل چرا گفتا توزرد چهره ز اندوه کیستی گفتم که از چمن ز چه ناگه روی برون گفتا مگر تو در چمن خود بزیستی گفتم به حال بنده بباید گریستن گفتا به میل خواجه مگر ننگریستی گفتم چو غنچه خنده نصیب دل که شد گفتا نصیب آنکه دمادم گریستی گفتم چگونه می شود اقبال من بلند گفتا به پای سعی وطلب گر بایستی بلند اقبال