بلند اقبال
غزل ها
شمارهٔ ۴۳۴: دارد آن مه نه همی چشم سیاه عجبی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دارد آن مه نه همی چشم سیاه عجبی به سر از نافه چین هشته کلاه عجبی گفتمش چشم تو آهوی ختا را ماند کرد بر روی من از خشم نگاه عجبی نه عجب یوسف یعقوب گر افتاد به چاه به زنخ یوسف ما راست چه چاه عجبی از پی غارت دین ودل ما از مژگان ترک چشم تو کشیده است سپاه عجبی خط چو سر زد به رختمهر من افزون تر شد عنبرین خط تو شد مهر گیاه عجبی قد ورخسار تو راهر که ببیندگوید شده طالع به سر سرو چه ماه عجبی دلم از دولت عشق تو بلنداقبال است کشد از درد ولی متصل آه عجبی بلند اقبال