بلند اقبال
غزل ها
شمارهٔ ۴۰۴: گفتم بده بوسی ز لب گفتا زر وسیم توکو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گفتم بده بوسی ز لب گفتا زر وسیم توکو گفتم که جان دارم به کف گفتا که تسلیم توکو گفتم به رویت عاشقم کم جور کن بر عاشقان گفتا به ما گر عاشقی تعظیم وتکریم توکو گفتم ز فر عاشقی اندر جهان شاهنشهم گفتا اگر شاهنشهی ملک تواقلیم توکو گفتم که مژگان توچون چنگال شیر نر بود گفت ارتوخوددانی چنین باشد از اوبیم توکو گفتم قمر درعقرب است از زلف بررخسار تو گفت ارمنجم گشتی استخراج تقویم توکو گفتم که زاهدمی کند منع دلم از عشق تو گفتا ز من با اوبگو علم توتعلیم توکو گفتم بلنداقبال را کن سرفراز از وصل خود گفتا کنیمت سرفراز از وصل تقدیم تو کو بلند اقبال