بلند اقبال
غزل ها
شمارهٔ ۴۰۱: بر درد دل خسته ام دوست دوا شو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بر درد دل خسته ام دوست دوا شو بنما رخ و غارتگر دین ودل ما شو پنهان مشو از ما بنما گوشه ابرو مانند مه یک شبه انگشت نما شو تاچند جفا میکنی ای شوخ دل آزار کن ترک جفا با من بی دل به صفا شو ای طره دلدار که چون پر غرابی کن همتکی بر سر ما بال هما شو ای پیر خرابات همه گمره ومستیم ما را به خدا راهبر وراهنما شو اقبال بلند ار طلبی ای دل غمگین روخاک نشین بر در دلبر چوگدا شو تاچند روی بهر دو نان از پی دونان حاجت مطلب از کس ومحتاج خدا شو بلند اقبال