بلند اقبال
غزل ها
شمارهٔ ۳۹۴: اگر به حکم قضا می شود رضا دل تو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اگر به حکم قضا می شود رضا دل تو یقین بدان شودآسان تمام مشکل تو دلا به عمر ندیدم تو را دمی بی غم سرشته گشته مگر آب عشق در گل تو نثار خاک رهت خواستم کنم دل وجان خجل شدم چو بدیدم که نیست قابل تو که گفته است که دل را بود ره اندر دل گر این صحیح بود چون نگشته شامل تو دل توهیچ نباشد ز چیست مایل من مگر نه این دل زار من است مایل تو خیال وصل تو پیوسته می کنددل من دلا چه چاره کنم با خیال باطل تو گمان مکن چو تو از حسن نیست درعالم بیاکه تا نهم آئینه درمقابل تو خدا دوباره به ما داده عمری از سر نو شکسته کشتی ما گررسد به ساحل تو نمی شوی چومن از عاشقی بلند اقبال میان یار وتوتاجان شده است حایل تو بلند اقبال