بلند اقبال
غزل ها
شمارهٔ ۳۲۷: خیال رویتوبیرون نمی رودزدلم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خیال رویتوبیرون نمی رودزدلم بلی به عشق تو آمیخته است آب وگلم اگر که رشته عمر مرا ز هم گسلی گمان مدار که پیوند دوستی گسلم غیاب روی تو بامن چه می تواند کرد که درحضور تو گوئی نشسته متصلم بهای بوسه زمن جان ودل چه می طلبی نه جان ز عشق تو دارم نه دل مکن خجلم مرا کسالت پیری ز پا نیفکنده است ز درد عشق توپیمان گسل چنین کسلم دهدچوشعر توشعرم همه پریشانی ز بس چوزلف تو آشفته گشته است دلم اگر چه گشته ام از عاشقی بلنداقبال گرم نه لطف توشامل شود به حال ولم بلند اقبال