بلند اقبال
غزل ها
شمارهٔ ۳۲۴: در خم زلف توتا گشته گرفتار دلم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در خم زلف توتا گشته گرفتار دلم از پریشانی خودنیست خبردار دلم تا به عشق تو سروکار دل افتادمرا شست یکباره دل ودست ز هر کار دلم بلکه از شربت لعل توشفائی یابد شده از چشم توچون چشم تو بیمار دلم دیده تا دیده من طره ورخسار تو را نیست آسوده دمی از غم و آزار دلم بی توخارند به چشمم همه گل های چمن نکند بی رخ تومیل به گلزار دلم دل سنگین توتا چند نگردد راضی که شوداز غم هجر تو سبکبار دلم دلم از بسکه ز هرکس طلبد وصل تو را درنظرهای خلایق شده بس خوار دلم خون چرا دادبه چشمم که بریزد به کنار هم به عشقت نبودمحرم اسرار دلم تاخبر شد که ز عشق تو بلنداقبالم شد منادی به همه کوچه وبازار دلم بلند اقبال