بلند اقبال
غزل ها
شمارهٔ ۲۹۷: همه از باده من از گردش چشمت مستم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
همه از باده من از گردش چشمت مستم حاجتم نیست به می جام بگیر از دستم دل ز مهر چوتوماهی نتوان کردرها در خم زلف توماهی صف اندر شستم تا که هستم به جهان عشق تودارم در دل نیستم پیش وجود تو چه گفتم هستم گوئی انر پی خوبان جهان چندروی به خدا در شکن طره تو پا بستم دل ما را چو سرزلف به عارض مشکن نه تو گفتی که من آن عهد وفا نشکستم گفتی از رویادب دررهم از جا برخیز خبرت نیست که من از سر جان برجستم گر چه ازدولت عشق توبلنداقبالم پیش پایت بنگر بین که چو خاک پستم بلند اقبال