بلند اقبال
غزل ها
شمارهٔ ۲۹۴: فاش گویم عاشق رخسار دلبر گشته ام
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
فاش گویم عاشق رخسار دلبر گشته ام هرکجا بنشسته زاهدگفتا کافر گشته ام حاجت شمع وچراغم نیست در تاریک شب زآنکه من همسایه با ماه منور گشته ام مژه دلدار را گفتم که چون بخت منی گفت آری ز آن سیه گردیده و برگشته ام مهر عالمتاب را گفتم چوچهر دلبری گفت چون اورخ نمود از ذره کمتر گشته ام دلبر ما هر زمان گردد به شکلی جلوه گر مر مرا هم بین که آندم شکل دیگر گشته ام گر ببینی احمدش بینی که من هستم بلال ور ببینی حیدرش بینی که قنبر گشته ام مهدی آخر زمان گر بینی اورا بنگری چون بلنداقبال با افلاک همسر گشته ام بلند اقبال