بلند اقبال
غزل ها
شمارهٔ ۲۸۲: به جمال توگشته دل مایل
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به جمال توگشته دل مایل صد هزار آفرین به دیده ودل دل وجان هر دورا دهد آسان عاشقت را است دوریت مشکل نه به بر حاضری ونه ظاهر نه ز ما غائبی ونه غافل باولای توهرگنه طاعت بی رضای توهر عمل باطل هر چه غالی به پیش توبی قدر هرچه عالی به نزدتو سافل پیش عقل تو عاقلان حیران پیش علم تو عالمان جاهل چشم امید هر کس است به تو گر که مجنون بود وگر عاقل وای بر حال وزندگانی او نشودلطفت ار به کس شامل ای که هستی تو ساقی کوثر کن مرا نیز مست ولایعقل من هنوزم میان کشتی وبحر هر کسی رفت و خفت در ساحل در دولتسرای خاصت کو تا در آنجا طلب کند سائل چه شود کم زجاه و حشمت تو به جوارت گرم دهی منزل کن نظر بر دل بلنداقبال تا که غمهای او شود زائل بلند اقبال