بلند اقبال
غزل ها
شمارهٔ ۲۶۰: خنجر به دست ترک تو دارد سر نزاع
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خنجر به دست ترک تو دارد سر نزاع باید کنیم جان و دل خویش را وداع از حمره وبیاض رخت آورم فرح از این وآن اگر چه شود حاصل اجتماع هم محو گشته پیش کلام تو صرف ونحو هم نسخ گشته از خط مشکین تو رقاع دادیم ملک دل به دو زلف ودو چشم تو هر یک در اوتصرفی آورده بالمشاع کس کرده درمعامله عشق کی زیان از اشک وچهره سیم وزر آورده انتفاع پرسیدم از کسی چه بود عقل پیش عشق گفتا چه بوسه ای است پس از لذت جماع زاهد بلنداقبال از عاشقی شدم پندم مده ز عقل و میفزا مرا صداع بلند اقبال