بلند اقبال
غزل ها
شمارهٔ ۲۰۷: آن پری پابست گیسوی گره گیرم نمود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آن پری پابست گیسوی گره گیرم نمود عاقبت دیوانه ام کرد وبه زنجیرم نمود من نمی دادم بدودل نعلی از ابروی خویش اندرآتش بردوسحری کردوتسخیری نمود اینهمه چنین برجبین و چهرم از پیری مبین درجوانی عشق روی اوچنین پیرم نمود نیست از بسیاری عمر اینکه پشتم گشته خم قد خمیده چون کمان آن قدچو تیرم نمود اندر اول سر به سر هجرش مرا دیوانه کرد واندر آخر وصل او آباد وتعمیرم نمود گفتم آهوئی است چشم او چو دیدم مژه اش مات گشتم درنظر چون چنگل شیرم نمود چون بلند اقبال بودم درهمه قولی فصیح وصف رویش اخرس وعاجز ز تقریرم نمود بلند اقبال