بلند اقبال
غزل ها
شمارهٔ ۱۹۲: روشنی کف موسی همه ازروی تو بود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
روشنی کف موسی همه ازروی تو بود تیرگی دل فرعون هم ازموی تو بود دم عیسی که از او عظم رمیم احیا شد رمزی از معجزه لعل سخنگوی تو بود از بهشت آن همه تعریف که زاهد می کرد چو رسیدیم همه وصف سر کوی تو شد آن همه وصف که از کوثر وطوبی می گفت چون بدیدیم لب وقامت دلجوی توبود آن هلالی که عیان گشت و شدانگشت نما قد خمیده چوکمان از خم گیسوی تو بود ره نبردیم به سوی توزهر سوگر چه شاهراهی به دوراهی همه را سوی توبود کوه را کس نتواندکند ازجا دل من که زجا کنده شد از قوت بازوی تو بود این پریشانی حال دلم امروزی نیست کز ازل بود پریشان وز گیسوی تو بود نام کردند از آن روی بلند اقبالم که چوزلفت سر من دوش به زانوی تو بود بلند اقبال