بلند اقبال
غزل ها
شمارهٔ ۱۷۵: هر ناله ای که بربط وطنبور می کند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر ناله ای که بربط وطنبور می کند پیغام دلبری است که مذکور می کند گوید که گر شوی توچوبهرام گورگیر ناگه شکار عاقبت گور میکند مستان بر اینکه باده دهد نشئه هوشیار داندکه هر چه می کندانگور می کند عاشق مگر چه دیده که اسرار عشق را چون اسم اعظم از همه مستور می کند شاهی که صد هزار سلیمان گدای اوست بنگر چه لطف ها که به هر مورمی کند نزدیکتر هر آنچه شود یار ما به ما ما را هوی پرستی از اودور میکند دلبر چوآفتاب عیان ونهان ز چشم کی ماه جلوه در نظر کور میکند ای نور پاک باک نه گر ما چوظلمتیم ظلمت همه معرفی از نور می کند ای ترک مشک طره کافور روی من موی مرا غم تو چوکافور می کند دل زخم دار وقصه زلف تو بر زبان آخر ز بوی مشک تو ناسور می کند پنهان به زیر طشت نخواهد شد آفتاب عشقت مرا چوحسن تومشهور می کند اقبال هر که را که بلنداست روزگار او رازجام عشق تو مخمور می کند بلند اقبال