بلند اقبال
غزل ها
شمارهٔ ۱۵۷: دلم آشفته ز آن آشفته موشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دلم آشفته ز آن آشفته موشد قدم خم از غم ابروی اوشد مگر آن سرو قد درگلشن آمد که پای سرو اندر گل فرو شد چه باک آن خوبرو گر گشته بدخو که بدخو گشته هر کس خوبرو شد دل وعشق وصبوری از غم هجر همان افسانه سنگ و سبو شد سر زلف تو تا چون صولجان گشت دل مسکین من پیشش چوگو شد بلند اقبال وصافی دل از آنم که فکر وذکر من پیوسته هو شد بلند اقبال