بلند اقبال
غزل ها
شمارهٔ ۱۳۳: ز روی ناز با من ترک من گاهی که بستیزد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز روی ناز با من ترک من گاهی که بستیزد چو بیند می شوم آزرده طرح آشتی ریزد بود هوش از سرم صبر از دلم تاب از تن وجانم به می دادن چو بنشیند به رقصیدن چو برخیزد نمی دانم که در زلفش چه آید بر سر دل ها به هنگام معلق چون معلق زلفش آویزد ز لب شعری که میخواند به مجلس شکر افشاند چو گیسورا بجنباند توگوئی مشک می بیزد شود صد باره دلبر توچوچادر می کشد بر سر قرار و طاقت وهوش وخرد از دست بگریزد بلند اقبال را گفتم دلت چون است از عشقش بگفتا دیدمش دست از غم عشقش به سر میزد بلند اقبال