بلند اقبال
غزل ها
شمارهٔ ۱۱۸: تا رز آرد غوره وآن غوره تا انگورگردد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا رز آرد غوره وآن غوره تا انگورگردد چشم ها باید به راه انتظارش کورگردد خودگرفتم غوره شد انگور ناگردیده صهبا ترسم از این کو خوراک مور یا زنبور گردد خودگرفتم رفت آن انگور در خم تا شود می باز ترسم کو نگردد تلخ وناگه شور گردد خود گرفتم باده گردد تلخ وشیرین نشئه گردد لعل گون گردد به بو چون عنبر وکافور گردد کوامید اینکه گردد اونصیب ما به عالم ور شود شاید نه با مه طلعتی چون حور گردد ساقی امشب کوبه ما روزی است خم را ساز ساغر تا سبورا پر کنی از خم زمانی دور گردد ده بلنداقبال را می هی دمادم هی پیاپی تا ز دل ظلمت برد وز پای تا سر نور گردد بلند اقبال