بلند اقبال
غزل ها
شمارهٔ ۵۸: بها را چکنم من که چون خزان به من است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بها را چکنم من که چون خزان به من است خزان به برگ رزان چون کندچنان به من است به جز وفا چه بدی دیده است از من زار که اوبه گفته بدگوی بدگمان به من است چه حاجت است به حور وجنان مرا ای شیخ که یار حور من وکوی او جنان به من است بهای بوسی اگر صد هزار جان گیری بگو هنوز که مغبونم وزیان به من است خطا چه سر زده از من که آن پری پیکر ز من بری شده اینگونه سر گران به من است به حیرتم که چه کوکب به طالع است مرا که هر چه جور وجفا دارد آسمان به من است روا بودکه بخوانی مرا بلند اقبال دمی که آن مه بی مهر مهربان به من است بلند اقبال