بلند اقبال
غزل ها
شمارهٔ ۴۱: به پیش آتش چهر توزلف تو دود است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به پیش آتش چهر توزلف تو دود است ز دود توست مرا دیده گریه آلود است تو رابه معرکه حاجت به خود وجوشن نیست که موی بر سر ودوش تو جوشن وخود است رسم به وصل توهر چند زودتر دیر است رهم ز هجر تو هر چند دیرتر زود است اگر مرض ز تو باشد مراست به ز علاج وگر زیان ز توآید مرا به از سود است ز دردهجر عجب خشک گشته کام ولبم عجب تر اینکه کنارم ز اشک چون روداست مرا به عشق توجشنی است باده خون جگر پیاله کاسه چشمم دل از فغان رود است علاج درد فراق تورا به صبر کنند ولی به پیش فراق تو صبر نابود است اگر چه عهد شکستی ولی بلند اقبال هنوز از تورضامند وبازخشنود است بلند اقبال