بلند اقبال
غزل ها
شمارهٔ ۲۲: چون به غم خو کرده دل شادی نمی خواهیم ما
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چون به غم خو کرده دل شادی نمی خواهیم ما دل چودر بند است آزادی نمی خواهیم ما گشته ام از بخت بد در وادی هجران اسیر غیر جانبازی در این وادی نمی خواهیم ما ما که خوداز تیشه غم این چنین ویرانه ایم تا جهان برپاست آبادی نمی خواهیم ما هر که می بینی امید فیض دارد از کسی جز فیوضات خدادادی نمی خواهیم ما ز آنکلام شکرین داریم شیرین بسکه کام قندو حلوائی ز قنادی نمی خواهیم ما بیستون سینه را با تیشه ناخن کنیم وصف صنعتهای فرهادی نمی خواهیم ما نام جانان را بخوان تا جان و سر پیشت نهیم خنجر و شمشیر فولادی نمی خواهیم ما گر قوافی چون بلند اقبال شد آشفته حال شعرم ازمستی است استادی نمی خواهیم ما بلند اقبال