بلند اقبال
غزل ها
شمارهٔ ۱۲: ز بو به چین شکنی قدر ناف آهو را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز بو به چین شکنی قدر ناف آهو را کنی ز شانه پریشان چو عنبرین مو را به چهره یافتم از چیست خال مشکینت بلی درآتش سوزان نهند هندو را جهان چودکه عطارها معطر شد مگر توشانه زدی زلف عنبرین بو را به صید خسته دل من چه می کنی کوشش تو شیر گیری اشارت کنی گر آهو را چو روزعید کنند عاشقانمبارکباد مگر که دوش نمودی هلال ابرو را زمین ببوسد وبنهد به پیش پای تو سر نمائی ار که به خورشید آسمان رورا ز آب شور گهر در زمانه می خیزد در آب شیرین پرورده ای تو لؤلؤ را ز بار مهر توخالی نمی کنم پهلو به تیغ کینه شکافندم ار که پهلو را در آید از در دیگر برت بلند اقبال هزار بار برانی گر از درت او را بلند اقبال