افسر کرمانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۶۳: تا به روی تو شد دیده بازم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا به روی تو شد دیده بازم از همه دلبران بی نیازم توشه حسن و من بنده تو، تو چو محمود و من چون ایازم عشق تو کرده رسوای خلقم پرده برداشت آخر ز رازم شمع سان از فراقت همه شب تا سحرگه بسوز و گدازم از نگاهی دلم را ربودی گردش چشم مستت بنازم جان و دل در رهت دادم، آری در قمار غمت، پاکبازم چند، چند از فراغت بسوزم تا به کی با خیالت بسازم وصل تو تا مراد دلم شد، غیر جان نیست بر کف نبازم جز خیال رخش، نیست افسر مونس شام های درازم افسر کرمانی