رفیق اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۳۱۷: جان من گر دل به دست دلستانی داشتی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جان من گر دل به دست دلستانی داشتی رحم بر خون دل آزرده جانی داشتی بیش از این بودی به عاشق مهربان ای سنگدل گر بت سنگین دل نامهربانی داشتی بی خبر کی بودی از درد نهان من چنین گر چو من در عاشقی درد نهانی داشتی منع من کردی کجا ز آه و فغان در عشق اگر از غم معشوقه ای آه و فغانی داشتی کی گمان بد به من می داشتی در عشق خویش گر چو خود عاشق فریب و بدگمانی داشتی بر دل من کی زدی ناوک اگر زخمی به دل از خدنگ غمزهٔ ابروکمانی داشتی داشتی بر جان و دل گر درد و داغی ای رفیق آه آتشبار و چشم خون فشانی داشتی رفیق اصفهانی