رفیق اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۳۱۳: خوش آن محفل که هر دم ساغر می
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خوش آن محفل که هر دم ساغر می وی از من گیرد و من گیرم از وی بیا نایی نوا سر کن دمادم بیا ساقی قدح پر کن پیاپی که خوش باشد می گلگون کشیدن به بانگ ارغنون و ناله ی نی نباشم شاد و خرم تا نباشد به دستم ساغر و در ساغرم می مشو مغرور حسن ای گل که دارد بهار دلربائی در عقب دی برآرم بی تو آه از سینه تا چند ببارم بی تو اشک از دیده تا کی رسد تا کی به گردون هایهایش رفیق خسته را دریاب هی هی رفیق اصفهانی