رفیق اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۳۱۲: دمی هزار جفا می کشم ز خوی فلانی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دمی هزار جفا می کشم ز خوی فلانی همان دلم ز جفا می کشد به سوی فلانی در آرزوی فلانی گذشت عمرم و شادم چو عمر می گذرد هم در آروزی فلانی به هر کجا که دو کس گفتگو کنند [من؟] آنجا به این گمان که بود بلکه گفتگوی فلانی فرشتگان همه عاشق شوند گر به نکوئی نکو بود رخ مه چون رخ نکوی فلانی وگرنه آب حیاتست چون خضر ز چه خلقی روانه اند ز هر سو به جستجوی فلانی بهانه جوست فلک در جفا وگرنه ندارد بهانه جویی خوی بهانه جوی فلانی نکوست روی فلانی چه بودی آه که بودی نکو چو روی فلانی رفیق خوی فلانی رفیق اصفهانی