رفیق اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۳۰۲: به لب رسیده مرا جان ز محنت دوری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به لب رسیده مرا جان ز محنت دوری فغان ز محنت دوریّ و درد مهجوری زهی ز طره تو تیره عنبر سارا زهی ز چهره تو منفعل گل سوری ز پرده مست برآ تا کنند زاهد و شیخ بدل به جامه مستی لباس مخموری طبیب من تو که چون یوسف از تو بس زن و مرد نجات یافته از رنج پیری و کوری چه حالتست که از تو نصیب و قسمت من همیشه خستگی است و مدام رنجوری رفیق را لب میگون و نرگس مستت بود می عنبیّ و شراب انگوری رفیق اصفهانی