رفیق اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۲۱۴: بر آن سرم که دل به دلبری ندهم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بر آن سرم که دل به دلبری ندهم به آنکه داده بگیرم بدیگری ندهم کنم ز روی بتان منع چشم و دل هر دو به ناز سنگدلی و ستمگری ندهم دهم به خشک لبی جان و لذت لب خشک به زمزمی نفروشم به کوثری ندهم از آن شراب که اندر خم سفالین است به گنج خانه ی جمشید ساغری ندهم ز لاله و سمن این دل دمی که نگشاید چسان به لاله عذار سمنبری ندهم نهال گلشن عشقم رفیق غیر از مهر شکوفه ای نکنم جز وفا بری ندهم رفیق اصفهانی