رفیق اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۲۰۰: چنان ز عشق تو بدنام خلق ایامم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چنان ز عشق تو بدنام خلق ایامم که کس ز ننگ بر کس نمی برد نامم عجب ز شربت وصل تو گر شود شیرین ز زهر هجر تو این سان که تلخ شد کامم مجوی از دلم آرام دیگر ای همدم که برده مهر دلارام از دل آرامم زند به روز و شبم طعن تیرگی بی تو کنی طلوع چو مه یک شب از لب بامم؟ ز یمن عشق شب و روز سرخوشم که پر است ز خون دل قدحم و ز شراب غم جامم ز رنج و غم دمی آسوده نیستم چو رفیق به عشق این بود آغاز چیست انجامم رفیق اصفهانی