رفیق اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۹۲: نثار راه جانان کی سزد جانی که من دارم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نثار راه جانان کی سزد جانی که من دارم ندارد قدر جان در راه جانانی که من دارم دلم پردرد و جانم پرغم و چشمم بود پرخون ندارد هیچ کس در عشق سامانی که من دارم ببین ای پاکدامن گل که از خون جگر تا کی چسان آلوده شد آلوده دامانی که من دارم پشیمان گردد از عشق تو مشکل با چنین خوبی ولی از مهر خوبان ناپشیمانی که من دارم شود سرو چمن شرمنده زان قامت اگر آید خرامان در چمن سرو خرامانی که من دارم رفیق از ناله کی منع من رسوا کند ناصح اگر آگه شود از درد پنهانی که من دارم رفیق اصفهانی