رفیق اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۸۱: بی تو ای رخشنده اختر زاختر رخشان چه حظ
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بی تو ای رخشنده اختر زاختر رخشان چه حظ بی تو ای تابنده انجم ز انجم تابان چه حظ جان غم پرورده را با عیش و با عشرت چکار با قفس خو کرده را از باغ و از بستان چه حظ تشنه ی لعل لب یارم من لب تشنه را بی لب جانبخش یار از چشمه حیوان چه حظ ذوق داغ و درد اگر دارد دلت دانی که من می برم از این چه فیض و می کنم از جان چه حظ گر به جان داغی نباشد باشد از مرهم چه فیض ور به دل دردی نباشد باشد از درمان چه حظ وصل خوش باشد نباشد گر ز پی هجران رفیق ورنه از وصلی که دارد در عقب هجران چه حظ رفیق اصفهانی