رفیق اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۴۶: در نیکوئی آفت جهان شد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در نیکوئی آفت جهان شد نیکوتر از این نمی توان شد آن عارض چون هلال شد بدر آن قدر چو نارون روان شد هم فتنهٔ خاص گشت و هم عام هم آفت پیر و هم جوان شد سرحلقه ی مهوشان شیراز سر خیل بتان اصفهان شد چشمش بکرشمه قصد دل کرد ابروش به عشوه خصم جان شد در حسن و کمال شد فسانه در غنج و دلال داستان شد گفتم که شود بلای جان ها بالا چو کشید آن چنان شد شد فته زمان زمان به خوبی تا فتنه ی آخرالزمان شد عشقی که رفیق پیش از این داشت صد مرتبه بیشتر از آن شد رفیق اصفهانی