رفیق اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۴۴: بهار آمد و یار کسی نمیآید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بهار آمد و یار کسی نمی آید چنین بهار به کار کسی نمی آید چه سود ز آمدن سرو و لاله و سوری چو سرو لاله عذار کسی نمی آید همیشه گل به بهار آمدی چه شد کامسال گلِ همیشه بهار کسی نمی آید چو من غریب دیار کسی مباد آنجا کسی ز یار و دیار کسی نمی آید ز می مباد تهی جامش از چه ساقی ما ترحمش به خمار کسی نمی آید کسی که شمع وی افروخته ست بخت چرا به خاطرش شب تار کسی نمی آید رفیق را سگ خود نشمری و حق با تست که ناکسی به شمار کسی نمی آید رفیق اصفهانی