رفیق اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۴۳: بی وفائی که علاج دل پرخونم کرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بی وفائی که علاج دل پرخونم کرد ریخت از تیغ جفا خونم و ممنونم کرد تا تو در حسن و وفا لیلی ثانی گشتی در وفای تو جهان ثانی مجنونم کرد من که افسانه ام امروز به شیرین سخنی لب شیرین تو از یک سخن افسونم کرد نه همین کرد جدا بخت بد از یار مرا کرد هر کار به من طالع وارونم کرد مدعی از سر کوی تو نرفت این سهل است رفته رفته ز سر کوی تو بیرونم کرد در همه شهر ز خوبان به یکی بودم شاد کرد او نیز ز من دوری و محزونم کرد هر گه آن سرو روان شعر مرا خواند رفیق آفرین بر سخن دلکش موزونم کرد رفیق اصفهانی