رفیق اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۴۰: گر مصور مه من نقش تو دلخواه کشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر مصور مه من نقش تو دلخواه کشد نکشد همچو تو دلخواه، مگر ماه کشد تن من کاهی و بار غم تو کوهی، چون بار چون کوه کسی با تن چون کاه کشد تا به کی ای مه بی مهر ز هجرت شب و روز چشم من اشک نشاند، دل من آه کشد هفته ی هجر تو ای ماه نماید سالی آه ای ماه اگر هجر تو یک ماه کشد محتسب گوید اگر می نکشم در همه عمر مشنو از وی که اگر گه نکشد گاه کشد ای خوش آن بزم که از اول شب تا دم صبح با تو من می کشم و غیر ز من آه کشد جز ز دست تو بت حور لقا گرچه رفیق از کف حور کشد باده به اکراه کشد رفیق اصفهانی