رفیق اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۳۴: ندانستی گرم شاد از نگاه گاه گاه خود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ندانستی گرم شاد از نگاه گاه گاه خود چرا یکباره ام محروم کردی از نگاه خود رقیبم در بهشت وصل و من در دوزخ هجران نمی دانم ثواب او نمی یابم گناه خود کشم گر آه گرمی سوزد آهم چرخ را دانم نمی دانم چرا من خود نمی سوزم ز آه خود تو بر من می کنی بیداد و من داد از تو می خواهم مکن بیداد ای بیدادگر بر دادخواه خود عیان کن قد و رخ تا هم خجل هم منفعل گردد چمن از سرو و شمشاد و سپهر از مهر و ماه خود شب و روزی که یکسال است در عالم رفیق آن را شب تاریک خود می دانم و روز سیاه خود رفیق اصفهانی