رفیق اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۰۰: آن جفا پیشه که منعش ز جفا نتوان کرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آن جفا پیشه که منعش ز جفا نتوان کرد چه توان کرد که منع دل ما نتوان کرد آن که در خیل نکویان نتوان یافت چو او به جفائی که کند ترک وفا نتوان کرد نتوان کرد جدائی ز تو اما چه علاج که رقیبان ترا از تو جدا نتوان کرد قیمت خون شهیدی چه بود غیر از هیچ که ز بی قیمتیش هیچ بها نتوان کرد خود که گفتت که چنان قطع نظر کن از ما که به عمری نگهی جانب ما نتوان کرد به جفا از تو محال است که بردارم دل جان من ورنه ازین بیش جفا نتوان کرد جان فدای تو اگر کرد عجب نیست رفیق جان چه باشد که به راه تو فدا نتوان کرد رفیق اصفهانی