رفیق اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۹۰: دلش دادم که با او همدم و هم خانه خواهم شد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دلش دادم که با او همدم و هم خانه خواهم شد بمن او شمع خواهد گشت و من پروانه خواهم شد ندانستم که چون دل برد از من چون پری پنهان نهان خواهد شد و من از غمش دیوانه خواهم شد به این حسن و به این عشق ای صنم چون لیلی و مجنون تو آخر شهره خواهی گشت و من افسانه خواهم شد تو با بیگانگان خواهی چنین گر آشنا شد من به اندوه آشنا و از طرب بیگانه خواهم شد چنین گر ساکن میخانه خواهم شد، پس از مردن چو خواهم خاک شد خاک در میخانه خواهم شد ز می خالی نخواهم شد شوم گر خاک می دانم که یا خم یا سبو یا شیشه یا پیمانه خواهم شد رفیق اول نهادم پا چو در زنجیر او گفتم که آخر بر سر این گوهر یکدانه خواهم شد رفیق اصفهانی