رفیق اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۷۱: مرا در جسم تا جان آفریدند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مرا در جسم تا جان آفریدند به جانم مهر جانان آفریدند مرا روزی گریبان چاک کردند که آن چاک گریبان آفریدند جهان آن روز برگردید از من که آن برگشته مژگان آفریدند پریشان خاطرم کردند روزی که آن زلف پریشان آفریدند ترا درمان من دادند آن روز که بهر درد درمان آفریدند نخستین ماه رخسار تو دیدند وزان پس ماه تابان آفریدند مزن بر من برندی طعنه زاهد ترا این و مرا آن آفریدند ترا پاکیزه دامان خلق کردند مرا آلوده دامان آفریدند من و او را رفیق از بدو ایجاد گدا کردند و سلطان آفریدند رفیق اصفهانی