رفیق اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۶۷: دریغ یار عزیزم که از وفا عاری است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دریغ یار عزیزم که از وفا عاری است تمام دلبری و ناتمام دلداری است مکن به زاری ما گوش و داد جور بده که حسن ما و تو در زاری و دلازاریست رقیب با سگ او یار شد فغان که مرا گذار از آن سر کو بعد از این بدشواریست به عشق کوش که کارآزمودگان گویند که کار دهر بجز عشق جمله بیگاریست وصال او که شهان راست آرزو در خواب زهی طمع که گدا را هوس به بیداریست ز دوش بار علایق بنه که سالک را بهین تهیه سیر و سفر سبکباریست رفیق شکوه ز بیماریم پر است اما نه آنقدر که شکایت ز بی پرستاریست رفیق اصفهانی