رفیق اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۶: از آن مژگان تر جاروب کردم آستانش را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از آن مژگان تر جاروب کردم آستانش را که با من در میان نبود غباری پاسبانش را در این باغم من آن بلبل که چون بست آشیان بر گل برد از شاخ اول از دوم شاخ آشیانش را مریض عشق بیمار است محمل کو در این عالم که می نالد ز درد و کس نمی فهمد زبانش را اگر با خار گیرد عندلیبش خو عجب نبود در آن گلشن که هست الفت به گلچین باغبانش را سواری را که شهری می نهد سر بر سم توسن کجا دست رفیق بینوا گیرد عنانش را رفیق اصفهانی