جامی هروی
سلامان و ابسال
بخش ۷۴ - اشارت به آنکه مراد از این قصه صورت قصه نیست بلکه مقصود از آن معنی دیگر است که بیان کرده خواهد شد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
باشد اندر صورت هر قصه ای خرده بینان را ز معنی حصه ای صورت این قصه چون اتمام یافت بایدت از معنی آن کام یافت وضع این را راهدانی کرده است کو به سر کار راه آورده است زان غرض نی قیل و قال ما و توست بلکه کشف سر حال ما و توست کیست از شاه و حکیم او را مراد وان سلامان چون ز شه بی جفت زاد کیست ابسال از سلامان کامیاب چیست کوه آتش و دریای آب چیست ملکی کان سلامان را رسید چون وی از ابسال دامان را کشید کیست زهره کآخر از وی دل ربود زنگ ابسالش ز آیینه زدود شرح اینها یک به یک از من شنو پای تا سر گوش باش و هوش شو جامی هروی